معیار حُسن ظن و سوء ظن
قال امیرالمؤمنین#:« إِذَا اسْتَوْلَى الصَّلاَحُ عَلَى الزَّمَانِ وَأَهْلِهِ، ثُمَّ أَسَاءَ رَجُلٌ الظَّنَّ بِرَجُل لَمْ تَظْهَرْ مِنْهُ حَوْبَةٌ فَقَدْ ظَلَمَ! وَإِذَا اسْتَوْلَى الْفَسَادُ عَلَى الزَّمَانِ وَأَهْلِهِ، فَأَحْسَنَ رَجُلٌ الظَّنَّ بِرَجُل فَقَدْ غَرَّرَ(حکمت114) ؛
هنگامى که صلاح و نیکى بر زمان و اهلش ظاهر گردد اگر کسى در این حال گمان بد به دیگرى برد که از او گناهى ظاهر نشده به او ستم کرده است و هنگامى که فساد بر زمان و اهلش مستولى گردد هر کس گمان خوب به دیگرى ببرد خود را فریب داده است».
مقدمه:
مسئله حسن ظن و سوء ظن در اسلام از مسائل بسیار مهم است که در آیات و روایات بازتاب گستردهاى دارد. البته اصل بر حسن ظن مسلمانان نسبت به یکدیگر است، ولى این اصل استثنایى هم دارد.
نکتهها:
* سوره حجرات آیه12 :« یا أیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا إجْتَنِبُوا کَثیراً مِنَ الظَّنِّ إنَّ بَعْضَ الظَّنِّ إثْمٌ ؛ اى کسانى که ایمان آوردهاید از بسیارى از گمانها بپرهیزید چرا که بعضى از آنها گناه است».
* حسن ظن زمانى است که چهره اسلام در محیط نمایان باشد و غالب مردم راه صلاح بپویند(إِذَا اسْتَوْلَى الصَّلاَحُ عَلَى الزَّمَانِ وَأَهْلِهِ...). (شرح نهجالبلاغه آیةالله مکارم شیرازی)
* زمانى که فساد، غالب بر زمان شد و اکثر مردم به راه خلاف مىروند حسن ظن نسبت به افراد سبب مىشود انسان خودش را فریب دهد(وَإِذَا اسْتَوْلَى الْفَسَادُ عَلَى الزَّمَانِ وَأَهْلِهِ، فَأَحْسَنَ رَجُلٌ الظَّنَّ بِرَجُل فَقَدْ غَرَّرَ).
* مراد از « استولی» در عبارت« وَإِذَا اسْتَوْلَى الْفَسَادُ عَلَى الزَّمَانِ وَأَهْلِهِ...» این است که، حسن ظن نباید باعث سادهلوحی و گول خوردن شود، بلکه باید با خارج مطابقت داشته باشد. (شرح نهجالبلاغه آیةالله مکارم شیرازی)
* انسان نباید سوءظن درست خود را به اشخاص آشکار سازد و آنها را متهم کند، بلکه بدون عکس العمل منفى که سبب اهانت مىشود، در عمل، جانب احتیاط را از دست ندهد. (شرح نهجالبلاغه آیةالله مکارم شیرازی)
* سوءظن به برادر مسلمانى که خلافى از او دیده نشده ظلم و ستم بر او و خود است(فَقَدْ ظَلَمَ). (شرح نهجالبلاغه آیةالله مکارم شیرازی)
* این حکمت قاعده «حمل شىء بر اغلب» را بیان میکند، یعنی چیزیکه غالباً انجام میشود، میتوان به آن إعتماد کرد. (شرح نهجالبلاغه آیةالله مکارم شیرازی)
قال امیرالمؤمنین#:« إِذَا اسْتَوْلَى الصَّلاَحُ عَلَى الزَّمَانِ وَأَهْلِهِ، ثُمَّ أَسَاءَ رَجُلٌ الظَّنَّ بِرَجُل لَمْ تَظْهَرْ مِنْهُ حَوْبَةٌ فَقَدْ ظَلَمَ! وَإِذَا اسْتَوْلَى الْفَسَادُ عَلَى الزَّمَانِ وَأَهْلِهِ، فَأَحْسَنَ رَجُلٌ الظَّنَّ بِرَجُل فَقَدْ غَرَّرَ(حکمت114) ؛
هنگامى که صلاح و نیکى بر زمان و اهلش ظاهر گردد اگر کسى در این حال گمان بد به دیگرى برد که از او گناهى ظاهر نشده به او ستم کرده است و هنگامى که فساد بر زمان و اهلش مستولى گردد هر کس گمان خوب به دیگرى ببرد خود را فریب داده است».
مقدمه:
مسئله حسن ظن و سوء ظن در اسلام از مسائل بسیار مهم است که در آیات و روایات بازتاب گستردهاى دارد. البته اصل بر حسن ظن مسلمانان نسبت به یکدیگر است، ولى این اصل استثنایى هم دارد.
نکتهها:
* سوره حجرات آیه12 :« یا أیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا إجْتَنِبُوا کَثیراً مِنَ الظَّنِّ إنَّ بَعْضَ الظَّنِّ إثْمٌ ؛ اى کسانى که ایمان آوردهاید از بسیارى از گمانها بپرهیزید چرا که بعضى از آنها گناه است».
* حسن ظن زمانى است که چهره اسلام در محیط نمایان باشد و غالب مردم راه صلاح بپویند(إِذَا اسْتَوْلَى الصَّلاَحُ عَلَى الزَّمَانِ وَأَهْلِهِ...). (شرح نهجالبلاغه آیةالله مکارم شیرازی)
* زمانى که فساد، غالب بر زمان شد و اکثر مردم به راه خلاف مىروند حسن ظن نسبت به افراد سبب مىشود انسان خودش را فریب دهد(وَإِذَا اسْتَوْلَى الْفَسَادُ عَلَى الزَّمَانِ وَأَهْلِهِ، فَأَحْسَنَ رَجُلٌ الظَّنَّ بِرَجُل فَقَدْ غَرَّرَ).
* مراد از « استولی» در عبارت« وَإِذَا اسْتَوْلَى الْفَسَادُ عَلَى الزَّمَانِ وَأَهْلِهِ...» این است که، حسن ظن نباید باعث سادهلوحی و گول خوردن شود، بلکه باید با خارج مطابقت داشته باشد. (شرح نهجالبلاغه آیةالله مکارم شیرازی)
* انسان نباید سوءظن درست خود را به اشخاص آشکار سازد و آنها را متهم کند، بلکه بدون عکس العمل منفى که سبب اهانت مىشود، در عمل، جانب احتیاط را از دست ندهد. (شرح نهجالبلاغه آیةالله مکارم شیرازی)
* سوءظن به برادر مسلمانى که خلافى از او دیده نشده ظلم و ستم بر او و خود است(فَقَدْ ظَلَمَ). (شرح نهجالبلاغه آیةالله مکارم شیرازی)
* این حکمت قاعده «حمل شىء بر اغلب» را بیان میکند، یعنی چیزیکه غالباً انجام میشود، میتوان به آن إعتماد کرد. (شرح نهجالبلاغه آیةالله مکارم شیرازی)