هجده اندرز مهم اخلاقی

قال امیرالمؤمنین#:« لاَ مَالَ أَعْوَدُ مِنَ الْعَقْلِ، وَلاَ وَحْدَةَ أَوْحَشُ مِنَ الْعُجْبِ، وَلاَ عَقْلَ کَالتَّدْبِیرِ، وَلاَ کَرَمَ کَالتَّقْوَى، وَلاَ قَرِینَ کَحُسْنِ الْخُلُقِ، وَ لاَ مِیرَاثَ کَالاْدَبِ، وَلاَ قَائِدَ کَالتَّوْفِیقِ، وَ لاَ تِجَارَةَ کَالْعَمَلِ الصَّالِحِ، وَلاَ رِبْحَ کَالثَّوَابِ، وَلاَ وَرَعَ کَالْوُقُوفِ عِنْدَ الشُّبْهَةِ، وَلاَ زُهْدَ کَالزُّهْدِ فِی الْحَرَامِ، وَلاَ عِلْمَ کَالتَّفَکُّر، وَلاَ عِبَادَةَ کَأَدَاءِ الْفَرَائِضِ، وَلاَ إِیمَانَ کَالْحَیَاءِ وَالصَّبْرِ، وَلاَ حَسَبَ کَالتَّوَاضُعِ، وَ لاَ شَرَفَ کَالْعِلْمِ، وَ لاَ عِزَّ کَالْحِلْمِ، وَ لاَ مُظَاهَرَةَ أَوْثَقُ مِنَ الْمُشَاوَرَةِ(حکمت113) ؛

 هیچ مال و سرمایه‌اى پردرآمد تر از عقل نیست، هیچ تنهایى وحشتناک‌تر از عُجب و خودبینى نیست، هیچ عقلى همچون عاقبت اندیشى نیست، هیچ شخصیت و بزرگوارى همچون تقوا نیست، هیچ همنشینى همچون حسن خلق نیست، هیچ میراثى همچون ادب نیست، هیچ راهبرى همچون توفیق نیست، هیچ تجارتى مانند عمل صالح نیست، هیچ سودى همچون ثواب الهى نیست، هیچ پارسایى همچون پرهیز از شبهات نیست، هیچ زهد و پارسایى همچون بى اعتنایى به حرام نیست، هیچ علم و دانشى همچون تفکر نیست، هیچ عبادتى همچون اداى فرایض و واجبات نیست، هیچ ایمانى مانند حیا و صبر نیست، هیچ ارزش و اعتبارى (براى انسان) همچون فروتنى نیست، هیچ شرافتى چون علم و دانش نیست، هیچ عزتى چون حلم نیست، هیچ پشتیبانى مطمئن تر از مشورت نیست».

مقدمه:

اخلاق در هر علم ودر هر لحظه از زندگی لازم و واجب است، لذا باید آموخت و عمل کرد.

نکته‌ها:
* منظور از عقل همان قوه ادراک یا عقل نظری است، لذا مراد از عقل در اینجا علم است، پس علمی که در تدبیر کارها کاریرد نداشته باشد و صرف مفهوم در ذهن باشد در واقع وجود ندارد(وَلاَ عَقْلَ کَالتَّدْبِیرِ). (شرح نهج‌البلاغه آیةالله مکارم شیرازی)

* شخصى نزد پیغمبر اکرم@ تقاضاى اندرزى کرد. حضرت فرمود: اگر بگویم، عمل، خواهى کرد؟ عرض کرد: آرى! این سخن میان او و پیغمبر اکرم@ سه بار تکرار شد و در پایان، پیغمبر اکرم@ فرمود: « من به تو توصیه مى‌کنم هنگامى که تصمیم گرفتى کارى را انجام دهى در عاقبت آن بیندیش. اگر عاقبت نیکى دارد به دنبال آن کار برو و اگر گمراهى و ضلالت است از آن صرف نظر کن».( کافى، ج8)

* عامل وحدت و تنهایی اگر عجب و گناهان باشد وحشت‌ناک و بسیار بد است(وَلاَ وَحْدَةَ أَوْحَشُ مِنَ الْعُجْبِ ). (شرح نهج‌البلاغه آیةالله مکارم شیرازی)

* «ادب» یعنی «دعوت کردن»، لذا سفره‌ که غذا در آن آماده مى‌کنند و افراد را به آن دعوت مى کنند «مأدبة» مى‌گویند و رعایت آیین درست هر چیز و احترام افراد در گفتار و رفتار و تواضع سبب دعوت مردم به سوى انسان مى‌شود، مجموعه این امور را «ادب» مى‌نامند. (شرح نهج‌البلاغه آیةالله مکارم شیرازی)

* امام صادق# در مستدرک الوسائل، ج12 مى‌فرمایند:« انسان با ایمان علم و ادب به خانواده خود مى آموزد و سبب مى شود که همه را وارد بهشت کند و بنده گنه کار به خانواده خود بى ادبى مى آموزد تا آنجا که همه را به دوزخ مى فرستد».

* افرادی که اخلاق نیکویی دارند دوستان و همراهان و آرامش زیادی دارند(وَلاَ قَرِینَ کَحُسْنِ الْخُلُقِ). (شرح نهج‌البلاغه آیةالله مکارم شیرازی)

* سرچشمه اصلى توفیق براى کارهاى خیر ذات پاک پروردگار است(و مِنَ الله التوفیق)در قرآن مجید نیز از زبان پیغمبر الهى حضرت شعیب مى‌خوانیم که مى‌فرماید: توفیق من جز به خدا نیست بر او توکل کردن و به سوى او باز مى‌گردم».

*توفیق و بى توفیقى اسباب زیادى دارد: هر قدر انسان در راه خدا گام بردارد، به بندگان خدا خدمت کند و براى همه خیرخواه باشد خداوند توفیق او را بیشتر مى‌کند و به عکس، گناهان و معاصى و ظلم و ستم به افراد و عدم رعایت حقوق والدین و استاد و دوستان، توفیق را از انسان سلب مى‌کند.

* سودهاى مادى ناپایدار ولى عمل صالح و ثواب که سرچشمه سرمایه اخروى أبدی است از هر تجارتى پرسودتر است(وَ لاَ تِجَارَةَ کَالْعَمَلِ الصَّالِحِ). (شرح نهج‌البلاغه آیةالله مکارم شیرازی)

* قرآن مجید در سوره صف، آیة10-12.مى فرماید: « اى کسانى که ایمان آورده‌اید آیا شما را به تجارى راهنمایى کنم که شما را از عذاب دردناک رهایى مى‌بخشد؟ به خدا و رسولش ایمان بیاورید و با اموال و جان هایتان در راه خدا جهاد کنید و این براى شما بهتر است اگر بدانید - گناهانتان را مى‌بخشد و شما را در باغ‌هایى از بهشت داخل مى‌کند که نهرها از زیر درختانش جارى است و در مسکن‌هاى پاکیزه در بهشت جاویدان جاى مى‌دهد و این پیروزى عظیم است».
* «ورع» یعنی پرهیز یا شدت پرهیز. و به حد اعلاى تقوا اطلاق مى‌شود که با وجود آن نه تنها انسان از گناهان مسلم پرهیز، بلکه از شبهات نیز دورى مى جوید(وَلاَ وَرَعَ کَالْوُقُوفِ عِنْدَ الشُّبْهَةِ). (شرح نهج‌البلاغه آیةالله مکارم شیرازی)

* شبهات حریم محرمات و همانند لبه پرتگاه است که بیم لغزش در آن و سقوط در پرتگاه مى رود. (شرح نهج‌البلاغه آیةالله مکارم شیرازی)

* مهم‌ترین زهد پرهیز از حرام است، زیرا تا ترک حرام صورت نگیرد مراتب دیگر زهد حاصل نمی‌شود(لاَ زُهْدَ کَالزُّهْدِ فِی الْحَرَام). (شرح نهج‌البلاغه آیةالله مکارم شیرازی)

* علمی که از تفکر صحیح حاصل شود با علوم دیگر فرق دارد (وَلاَ عِلْمَ کَالتَّفَکُّر). (شرح نهج‌البلاغه آیةالله مکارم شیرازی)

* عبادت یعنی انجام واجبات، و ایمان کامل یعنی ترک حرام(وَلاَ عِبَادَةَ کَأَدَاءِ الْفَرَائِضِ، وَلاَ إِیمَانَ کَالْحَیَاءِ وَالصَّبْرِ)

* «حیا» به معناى حالت شرم بازدارنده‌اى است که انسان را از رفتن به سراغ کارهاى زشت باز مى‌دارد. (شرح نهج‌البلاغه آیةالله مکارم شیرازی)

*تواضع به انسان حسب و نصب و جایگاه اجتماعی می‌دهد، علم، شرافت و حلم، عزت(بزرگی غیر قابل نفوذ) برای آدمی به ارمغان می‌آورد( ... وَلاَ حَسَبَ کَالتَّوَاضُعِ، وَ لاَ شَرَفَ کَالْعِلْمِ، وَ لاَ عِزَّ کَالْحِلْمِ).

* مشورت کیفیت کار را بهتر وموفقیت کار را مطمین‌تر می‌کند(لاَ مُظَاهَرَةَ أَوْثَقُ مِنَ الْمُشَاوَرَةِ). (شرح نهج‌البلاغه آیةالله مکارم شیرازی)

* قرآن درسوره شورى آیه 38 مى‌فرماید: «وَأَمْرُهُمْ شُورَى بَیْنَهُمْ» مراد آیه در مشورت گرفتن از هر کسی است که می‌توان از علم او در پیشرف کار استفاده کرد.

2019-07-24

قال امیرالمؤمنین#:« لاَ مَالَ أَعْوَدُ مِنَ الْعَقْلِ، وَلاَ وَحْدَةَ أَوْحَشُ مِنَ الْعُجْبِ، وَلاَ عَقْلَ کَالتَّدْبِیرِ، وَلاَ کَرَمَ کَالتَّقْوَى، وَلاَ قَرِینَ کَحُسْنِ الْخُلُقِ، وَ لاَ مِیرَاثَ کَالاْدَبِ، وَلاَ قَائِدَ کَالتَّوْفِیقِ، وَ لاَ تِجَارَةَ کَالْعَمَلِ الصَّالِحِ، وَلاَ رِبْحَ کَالثَّوَابِ، وَلاَ وَرَعَ کَالْوُقُوفِ عِنْدَ الشُّبْهَةِ، وَلاَ زُهْدَ کَالزُّهْدِ فِی الْحَرَامِ، وَلاَ عِلْمَ کَالتَّفَکُّر، وَلاَ عِبَادَةَ کَأَدَاءِ الْفَرَائِضِ، وَلاَ إِیمَانَ کَالْحَیَاءِ وَالصَّبْرِ، وَلاَ حَسَبَ کَالتَّوَاضُعِ، وَ لاَ شَرَفَ کَالْعِلْمِ، وَ لاَ عِزَّ کَالْحِلْمِ، وَ لاَ مُظَاهَرَةَ أَوْثَقُ مِنَ الْمُشَاوَرَةِ(حکمت113) ؛

 هیچ مال و سرمایه‌اى پردرآمد تر از عقل نیست، هیچ تنهایى وحشتناک‌تر از عُجب و خودبینى نیست، هیچ عقلى همچون عاقبت اندیشى نیست، هیچ شخصیت و بزرگوارى همچون تقوا نیست، هیچ همنشینى همچون حسن خلق نیست، هیچ میراثى همچون ادب نیست، هیچ راهبرى همچون توفیق نیست، هیچ تجارتى مانند عمل صالح نیست، هیچ سودى همچون ثواب الهى نیست، هیچ پارسایى همچون پرهیز از شبهات نیست، هیچ زهد و پارسایى همچون بى اعتنایى به حرام نیست، هیچ علم و دانشى همچون تفکر نیست، هیچ عبادتى همچون اداى فرایض و واجبات نیست، هیچ ایمانى مانند حیا و صبر نیست، هیچ ارزش و اعتبارى (براى انسان) همچون فروتنى نیست، هیچ شرافتى چون علم و دانش نیست، هیچ عزتى چون حلم نیست، هیچ پشتیبانى مطمئن تر از مشورت نیست».

مقدمه:

اخلاق در هر علم ودر هر لحظه از زندگی لازم و واجب است، لذا باید آموخت و عمل کرد.

نکته‌ها:
* منظور از عقل همان قوه ادراک یا عقل نظری است، لذا مراد از عقل در اینجا علم است، پس علمی که در تدبیر کارها کاریرد نداشته باشد و صرف مفهوم در ذهن باشد در واقع وجود ندارد(وَلاَ عَقْلَ کَالتَّدْبِیرِ). (شرح نهج‌البلاغه آیةالله مکارم شیرازی)

* شخصى نزد پیغمبر اکرم@ تقاضاى اندرزى کرد. حضرت فرمود: اگر بگویم، عمل، خواهى کرد؟ عرض کرد: آرى! این سخن میان او و پیغمبر اکرم@ سه بار تکرار شد و در پایان، پیغمبر اکرم@ فرمود: « من به تو توصیه مى‌کنم هنگامى که تصمیم گرفتى کارى را انجام دهى در عاقبت آن بیندیش. اگر عاقبت نیکى دارد به دنبال آن کار برو و اگر گمراهى و ضلالت است از آن صرف نظر کن».( کافى، ج8)

* عامل وحدت و تنهایی اگر عجب و گناهان باشد وحشت‌ناک و بسیار بد است(وَلاَ وَحْدَةَ أَوْحَشُ مِنَ الْعُجْبِ ). (شرح نهج‌البلاغه آیةالله مکارم شیرازی)

* «ادب» یعنی «دعوت کردن»، لذا سفره‌ که غذا در آن آماده مى‌کنند و افراد را به آن دعوت مى کنند «مأدبة» مى‌گویند و رعایت آیین درست هر چیز و احترام افراد در گفتار و رفتار و تواضع سبب دعوت مردم به سوى انسان مى‌شود، مجموعه این امور را «ادب» مى‌نامند. (شرح نهج‌البلاغه آیةالله مکارم شیرازی)

* امام صادق# در مستدرک الوسائل، ج12 مى‌فرمایند:« انسان با ایمان علم و ادب به خانواده خود مى آموزد و سبب مى شود که همه را وارد بهشت کند و بنده گنه کار به خانواده خود بى ادبى مى آموزد تا آنجا که همه را به دوزخ مى فرستد».

* افرادی که اخلاق نیکویی دارند دوستان و همراهان و آرامش زیادی دارند(وَلاَ قَرِینَ کَحُسْنِ الْخُلُقِ). (شرح نهج‌البلاغه آیةالله مکارم شیرازی)

* سرچشمه اصلى توفیق براى کارهاى خیر ذات پاک پروردگار است(و مِنَ الله التوفیق)در قرآن مجید نیز از زبان پیغمبر الهى حضرت شعیب مى‌خوانیم که مى‌فرماید: توفیق من جز به خدا نیست بر او توکل کردن و به سوى او باز مى‌گردم».

*توفیق و بى توفیقى اسباب زیادى دارد: هر قدر انسان در راه خدا گام بردارد، به بندگان خدا خدمت کند و براى همه خیرخواه باشد خداوند توفیق او را بیشتر مى‌کند و به عکس، گناهان و معاصى و ظلم و ستم به افراد و عدم رعایت حقوق والدین و استاد و دوستان، توفیق را از انسان سلب مى‌کند.

* سودهاى مادى ناپایدار ولى عمل صالح و ثواب که سرچشمه سرمایه اخروى أبدی است از هر تجارتى پرسودتر است(وَ لاَ تِجَارَةَ کَالْعَمَلِ الصَّالِحِ). (شرح نهج‌البلاغه آیةالله مکارم شیرازی)

* قرآن مجید در سوره صف، آیة10-12.مى فرماید: « اى کسانى که ایمان آورده‌اید آیا شما را به تجارى راهنمایى کنم که شما را از عذاب دردناک رهایى مى‌بخشد؟ به خدا و رسولش ایمان بیاورید و با اموال و جان هایتان در راه خدا جهاد کنید و این براى شما بهتر است اگر بدانید - گناهانتان را مى‌بخشد و شما را در باغ‌هایى از بهشت داخل مى‌کند که نهرها از زیر درختانش جارى است و در مسکن‌هاى پاکیزه در بهشت جاویدان جاى مى‌دهد و این پیروزى عظیم است».
* «ورع» یعنی پرهیز یا شدت پرهیز. و به حد اعلاى تقوا اطلاق مى‌شود که با وجود آن نه تنها انسان از گناهان مسلم پرهیز، بلکه از شبهات نیز دورى مى جوید(وَلاَ وَرَعَ کَالْوُقُوفِ عِنْدَ الشُّبْهَةِ). (شرح نهج‌البلاغه آیةالله مکارم شیرازی)

* شبهات حریم محرمات و همانند لبه پرتگاه است که بیم لغزش در آن و سقوط در پرتگاه مى رود. (شرح نهج‌البلاغه آیةالله مکارم شیرازی)

* مهم‌ترین زهد پرهیز از حرام است، زیرا تا ترک حرام صورت نگیرد مراتب دیگر زهد حاصل نمی‌شود(لاَ زُهْدَ کَالزُّهْدِ فِی الْحَرَام). (شرح نهج‌البلاغه آیةالله مکارم شیرازی)

* علمی که از تفکر صحیح حاصل شود با علوم دیگر فرق دارد (وَلاَ عِلْمَ کَالتَّفَکُّر). (شرح نهج‌البلاغه آیةالله مکارم شیرازی)

* عبادت یعنی انجام واجبات، و ایمان کامل یعنی ترک حرام(وَلاَ عِبَادَةَ کَأَدَاءِ الْفَرَائِضِ، وَلاَ إِیمَانَ کَالْحَیَاءِ وَالصَّبْرِ)

* «حیا» به معناى حالت شرم بازدارنده‌اى است که انسان را از رفتن به سراغ کارهاى زشت باز مى‌دارد. (شرح نهج‌البلاغه آیةالله مکارم شیرازی)

*تواضع به انسان حسب و نصب و جایگاه اجتماعی می‌دهد، علم، شرافت و حلم، عزت(بزرگی غیر قابل نفوذ) برای آدمی به ارمغان می‌آورد( ... وَلاَ حَسَبَ کَالتَّوَاضُعِ، وَ لاَ شَرَفَ کَالْعِلْمِ، وَ لاَ عِزَّ کَالْحِلْمِ).

* مشورت کیفیت کار را بهتر وموفقیت کار را مطمین‌تر می‌کند(لاَ مُظَاهَرَةَ أَوْثَقُ مِنَ الْمُشَاوَرَةِ). (شرح نهج‌البلاغه آیةالله مکارم شیرازی)

* قرآن درسوره شورى آیه 38 مى‌فرماید: «وَأَمْرُهُمْ شُورَى بَیْنَهُمْ» مراد آیه در مشورت گرفتن از هر کسی است که می‌توان از علم او در پیشرف کار استفاده کرد.

 

بیان دیدگاه