زاهدان در دنیا

قال امیرالمؤمنین#:« وَ عَنْ نَوْف الْبَکَالِیِّ قَالَ: رَأَیْتُ أَمِیرَ الْمُؤْمِنِینَ# ذَاتَ لَیْلَة، وَقَدْ خَرَجَ مِنْ فِرَاشِهِ، فَنَظَرَ فِی النُّجُومِ فَقَالَ لِی: یَا نَوْفُ، أَرَاقِدٌ أَنْتَ أَمْ رَامِقٌ؟ فَقُلْتُ: بَلْ رَامِقٌ، قَالَ یَا نَوْفُ طُوبى لِلزَّاهِدِینَ فِی الدُّنْیَا، الرَّاغِبِینَ فِی الاْخِرَةِ، أُولَئِکَ قَوْمٌ اتَّخَذُوا الاْرْضَ بِسَاطاً، وَتُرَابَهَا فِرَاشاً، وَمَاءَهَا طِیباً، وَالْقُرْآنَ شِعَاراً، وَالدُّعَاءَ دِثَاراً، ثُمَّ قَرَضُوا الدُّنْیَا قَرْضاً عَلى مِنْهَاجِ الْمَسِیحِ. یَا نَوْفُ إِنَّ دَاوُدَ# قَامَ فِی مِثْلِ هَذِهِ السَّاعَةِ مِنَ اللَّیْلِ فَقَالَ إِنَّهَا لَسَاعَةٌ لاَ یَدْعُو فِیهَا عَبْدٌ إِلاَّ اسْتُجِیبَ لَهُ إِلاَّ أَنْ یَکُونَ عَشَّاراً أَوْ عَرِیفاً أَوْ شُرْطِیّاً أَوْ صَاحِبَ عَرْطَبَة وَهِیَ الطُّنْبُورُ أَوْ صَاحِبَ کَوْبَة وَهِیَ الطَّبْلُ، وَسَخَّرْنا مَعَ داوُدَ الْجِبالَ یُسَبِّحْنَ الطَّیْرَ(حکمت104)؛

نوف بکالى مى‌گوید: امیر مؤمنان# را در یکى از شب‌ها دیدم براى عبادت از بستر خود خارج شده بود. نگاهى به ستارگان آسمان افکند سپس به من فرمود: اى نوف! خوابى یا بیدار؟ عرض کردم: بیدارم، فرمود: اى نوف! خوشا به حال زاهدان در دنیا که راغبان در آخرتند، همان‌ها که زمین را فرش و خاک آن را بستر و آبش را نوشیدنى گواراى خود قرار دادند. قرآن را همچون لباس زیرین و دعا را همچون لباس رویین خویش ساختند سپس دنیا را بر روش مسیح سپرى کردند، اى نوف! داود (پیامبر)# در چنین ساعتى از خواب برخاست و گفت این همان ساعتى است که هیچ بنده‌اى در آن دعا نمى‌کند جز این که به اجابت مى‌رسد مگر آنکه مأمور جمع مالیات (براى حاکم ظالم) یا جاسوس گزارشگر، یا مأمور انتظامى‌اش و یا نوازنده طنبور و یا طبل باشد».

مقدمه:

خصوصیت و نشانه‌های زاهدان واقعی و مطابق با اصول اسلامی باید مورد شناخت واقع شود، این شناخت به ما کمک میکند که از انحرافات حفظ بمانیم، این شناخت را باید از مظهر این صفت یعنی امیرالمؤمنین حضرت علی# آموخت.

نکته‌ها:
* زهد یعنی قطع تعلق از دنیا و زهد در دنیاست و این غیر از تارک‌الدنیا شدن است. (شرح نهج‌البلاغه آیةالله مکارم شیرازی)

* زاهدان به آخرت رغبت بیشتری دارند و از دنیا استفاده ضروری دارند(...لِلزَّاهِدِینَ فِی الدُّنْیَا، الرَّاغِبِینَ فِی الاْخِرَةِ،).(شرح نهج‌البلاغه آیةالله مکارم شیرازی)

* تعبیر(قَوْمٌ اتَّخَذُوا الاْرْضَ بِسَاطاً، وَتُرَابَهَا فِرَاشاً...) کنایه از ساده زیستن در حد اعلى است. (شرح نهج‌البلاغه آیةالله مکارم شیرازی)

* تعبی(...وَالْقُرْآنَ شِعَاراً، وَالدُّعَاءَ دِثَاراً...) کنایه از این است که دستورات قرآن در درون دل و جان و روحشان قرار دارد و عبد و موحد هستند، و همواره به هنگام هرگونه حرکت فردى و اجتماعى از خدا یارى مى طلبند.

* ذکر نام داود در اینجا شاید از این رو باشد که او حکومت گسترده‌اى داشت و چنین کسى مى‌بایست قاعدتاً از مناجات با خداوند در چنین ساعت از شب بر اثر گرفتارى‌ها غافل بماند. (شرح نهج‌البلاغه آیةالله مکارم شیرازی)

* امام صادق# در کافى، ج 2 فرمودند:« در شب ساعتى است که هر بنده مسلمانى با آن هماهنگ شود سپس نماز بخواند و به درگاه خداوند دعا کند دعایش در هر شب مستجاب مى شود. راوى مى گوید: از آن حضرت سؤال کردم: آن چه ساعتى از شب است؟ فرمود: هنگامى که نصف شب بگذرد یک ششم از آغاز نصف دوم همان ساعت است».

* عَشّار از ماده «عُشْر» به کسانى گفته مى شد که یک دهم از اموال مردم را بر در دروازه ها یا غیر آن به عنوان مالیات براى حکام ظالم مى گرفتند.سپس «عریف» که صفت مشبهه از ماده عرفان و معرفت است و اشاره به کسانى است که به عنوان جاسوسى و گزارشگرى براى حاکمان ظالم کار مى کردند.
* «شُرطِىّ» (از ماده «شَرَط» (بر وزن طرف) همان است که امروز به پلیس و مامور انتظامى گفته مى شود و در گذشته به آنها داروغه مى گفتند آنها کسانى بودند که براى نظم شهرها و جلب افراد خاطى و مخالف «حاکمان ظالم وقت» اقدام مى کردند. (شرح نهج‌البلاغه آیةالله مکارم شیرازی)

* دو گروه از استجابت دعا استثنا هستند: کسانى که کمک به ظالمان و جباران مى‌کنند، نوازندگان موسیقی و کسانى‌که مردم را به عیاشى و هوسرانى دعوت مى‌نمایند (إِلاَّ أَنْ یَکُونَ عَشَّاراً أَوْ عَرِیفاً أَوْ شُرْطِیّاً أَوْ صَاحِبَ عَرْطَبَة وَهِیَ الطُّنْبُورُ أَوْ صَاحِبَ کَوْبَة وَهِیَ الطَّبْلُ).

 

2019-07-24

قال امیرالمؤمنین#:« وَ عَنْ نَوْف الْبَکَالِیِّ قَالَ: رَأَیْتُ أَمِیرَ الْمُؤْمِنِینَ# ذَاتَ لَیْلَة، وَقَدْ خَرَجَ مِنْ فِرَاشِهِ، فَنَظَرَ فِی النُّجُومِ فَقَالَ لِی: یَا نَوْفُ، أَرَاقِدٌ أَنْتَ أَمْ رَامِقٌ؟ فَقُلْتُ: بَلْ رَامِقٌ، قَالَ یَا نَوْفُ طُوبى لِلزَّاهِدِینَ فِی الدُّنْیَا، الرَّاغِبِینَ فِی الاْخِرَةِ، أُولَئِکَ قَوْمٌ اتَّخَذُوا الاْرْضَ بِسَاطاً، وَتُرَابَهَا فِرَاشاً، وَمَاءَهَا طِیباً، وَالْقُرْآنَ شِعَاراً، وَالدُّعَاءَ دِثَاراً، ثُمَّ قَرَضُوا الدُّنْیَا قَرْضاً عَلى مِنْهَاجِ الْمَسِیحِ. یَا نَوْفُ إِنَّ دَاوُدَ# قَامَ فِی مِثْلِ هَذِهِ السَّاعَةِ مِنَ اللَّیْلِ فَقَالَ إِنَّهَا لَسَاعَةٌ لاَ یَدْعُو فِیهَا عَبْدٌ إِلاَّ اسْتُجِیبَ لَهُ إِلاَّ أَنْ یَکُونَ عَشَّاراً أَوْ عَرِیفاً أَوْ شُرْطِیّاً أَوْ صَاحِبَ عَرْطَبَة وَهِیَ الطُّنْبُورُ أَوْ صَاحِبَ کَوْبَة وَهِیَ الطَّبْلُ، وَسَخَّرْنا مَعَ داوُدَ الْجِبالَ یُسَبِّحْنَ الطَّیْرَ(حکمت104)؛

نوف بکالى مى‌گوید: امیر مؤمنان# را در یکى از شب‌ها دیدم براى عبادت از بستر خود خارج شده بود. نگاهى به ستارگان آسمان افکند سپس به من فرمود: اى نوف! خوابى یا بیدار؟ عرض کردم: بیدارم، فرمود: اى نوف! خوشا به حال زاهدان در دنیا که راغبان در آخرتند، همان‌ها که زمین را فرش و خاک آن را بستر و آبش را نوشیدنى گواراى خود قرار دادند. قرآن را همچون لباس زیرین و دعا را همچون لباس رویین خویش ساختند سپس دنیا را بر روش مسیح سپرى کردند، اى نوف! داود (پیامبر)# در چنین ساعتى از خواب برخاست و گفت این همان ساعتى است که هیچ بنده‌اى در آن دعا نمى‌کند جز این که به اجابت مى‌رسد مگر آنکه مأمور جمع مالیات (براى حاکم ظالم) یا جاسوس گزارشگر، یا مأمور انتظامى‌اش و یا نوازنده طنبور و یا طبل باشد».

مقدمه:

خصوصیت و نشانه‌های زاهدان واقعی و مطابق با اصول اسلامی باید مورد شناخت واقع شود، این شناخت به ما کمک میکند که از انحرافات حفظ بمانیم، این شناخت را باید از مظهر این صفت یعنی امیرالمؤمنین حضرت علی# آموخت.

نکته‌ها:
* زهد یعنی قطع تعلق از دنیا و زهد در دنیاست و این غیر از تارک‌الدنیا شدن است. (شرح نهج‌البلاغه آیةالله مکارم شیرازی)

* زاهدان به آخرت رغبت بیشتری دارند و از دنیا استفاده ضروری دارند(...لِلزَّاهِدِینَ فِی الدُّنْیَا، الرَّاغِبِینَ فِی الاْخِرَةِ،).(شرح نهج‌البلاغه آیةالله مکارم شیرازی)

* تعبیر(قَوْمٌ اتَّخَذُوا الاْرْضَ بِسَاطاً، وَتُرَابَهَا فِرَاشاً...) کنایه از ساده زیستن در حد اعلى است. (شرح نهج‌البلاغه آیةالله مکارم شیرازی)

* تعبی(...وَالْقُرْآنَ شِعَاراً، وَالدُّعَاءَ دِثَاراً...) کنایه از این است که دستورات قرآن در درون دل و جان و روحشان قرار دارد و عبد و موحد هستند، و همواره به هنگام هرگونه حرکت فردى و اجتماعى از خدا یارى مى طلبند.

* ذکر نام داود در اینجا شاید از این رو باشد که او حکومت گسترده‌اى داشت و چنین کسى مى‌بایست قاعدتاً از مناجات با خداوند در چنین ساعت از شب بر اثر گرفتارى‌ها غافل بماند. (شرح نهج‌البلاغه آیةالله مکارم شیرازی)

* امام صادق# در کافى، ج 2 فرمودند:« در شب ساعتى است که هر بنده مسلمانى با آن هماهنگ شود سپس نماز بخواند و به درگاه خداوند دعا کند دعایش در هر شب مستجاب مى شود. راوى مى گوید: از آن حضرت سؤال کردم: آن چه ساعتى از شب است؟ فرمود: هنگامى که نصف شب بگذرد یک ششم از آغاز نصف دوم همان ساعت است».

* عَشّار از ماده «عُشْر» به کسانى گفته مى شد که یک دهم از اموال مردم را بر در دروازه ها یا غیر آن به عنوان مالیات براى حکام ظالم مى گرفتند.سپس «عریف» که صفت مشبهه از ماده عرفان و معرفت است و اشاره به کسانى است که به عنوان جاسوسى و گزارشگرى براى حاکمان ظالم کار مى کردند.
* «شُرطِىّ» (از ماده «شَرَط» (بر وزن طرف) همان است که امروز به پلیس و مامور انتظامى گفته مى شود و در گذشته به آنها داروغه مى گفتند آنها کسانى بودند که براى نظم شهرها و جلب افراد خاطى و مخالف «حاکمان ظالم وقت» اقدام مى کردند. (شرح نهج‌البلاغه آیةالله مکارم شیرازی)

* دو گروه از استجابت دعا استثنا هستند: کسانى که کمک به ظالمان و جباران مى‌کنند، نوازندگان موسیقی و کسانى‌که مردم را به عیاشى و هوسرانى دعوت مى‌نمایند (إِلاَّ أَنْ یَکُونَ عَشَّاراً أَوْ عَرِیفاً أَوْ شُرْطِیّاً أَوْ صَاحِبَ عَرْطَبَة وَهِیَ الطُّنْبُورُ أَوْ صَاحِبَ کَوْبَة وَهِیَ الطَّبْلُ).

 

بیان دیدگاه