تضاد دنیاپرستى و علاقه به آخرت
قال امیرالمؤمنین#:« وَ رُئِیَ عَلَیْهِ إِزَارٌ خَلَقٌ مَرْقُوعٌ فَقِیلَ لَهُ فِی ذَلِکَ فَقَالَ: یَخْشَعُ لَهُ الْقَلْبُ، وَتَذِلُّ بِهِ النَّفْسُ، وَیَقْتَدِی بِهِ الْمُؤْمِنُونَ، إِنَّ الدُّنْیَا وَالاْخِرَةَ عَدُوَّانِ مُتَفَاوِتَانِ، وَسَبِیلاَنِ مُخْتَلِفَانِ، فَمَنْ أَحَبَّ الدُّنْیَا وَ تَوَلاَّهَا أَبْغَضَ الاْخِرَةَ وَعَادَاهَا، وَهُمَا بِمَنْزِلَةِ الْمَشْرِقِ وَالْمَغْرِبِ، وَمَاش بَیْنَهُمَا; کُلَّمَا قَرُبَ مِنْ وَاحِد بَعُدَ مِنَ الاْخَرِ، وَهُمَا بَعْدُ ضَرَّتَانِ(حکمت103)؛
لباس کهنه و وصله دارى بر اندام آن حضرت دیدند کسى درباره آن سؤال کرد (که چرا امام# با داشتن امکانات چنین لباسى را براى خود انتخاب کرده است) امام# فرمود: قلب به سبب آن خاضع مىشود و نفس سرکش با آن رام مىگردد و مؤمنان به آن اقتدا مىکنند (و از آن سرمشق مىگیرند) دنیا و آخرت دو دشمن متفاوت و دو راه مختلفاند، لذا کسى که دنیا را دوست بدارد و به آن عشق بورزد آخرت را دشمن مىدارد و با آن عداوت دارد، این دو به منزله مشرق و مغرباند و انسان همچون کسى است که در میان این دو در حرکت است، هر زمان به یکى نزدیک مىشود از دیگرى دور مىگردد و این دو همچون دو همسر یک مردند (که معمولاً با هم رقابت شدید دارند)».
مقدمه:
در عصر خلفا دامنه فتوحات اسلامى به شرق و غرب و شمال و جنوب کشیده شد و غنائم فراوان و اموال خراجى بسیارى نصیب مسلمین شد، این امر آثار زیان بار فراوانى داشت، گروهى به مسابقه در ثروت روى آوردند، امام# براى این که مسلمانان منحرف را به صراط مستقیم باز گرداند زهد خویش را کاملاً آشکار ساخت.
نکتهها:
* آثار سادهزیستی عبارتست از:خضوع قلب و دور شدن تکبر و خودبرتربینى، رام شدن نفس سرکش و وسوسه هاى آن، و سوم این که مؤمنان به آن اقتدا مىکنند و از زندگى پر زرق و برق دور مىشوند(یَخْشَعُ لَهُ الْقَلْبُ، وَتَذِلُّ بِهِ النَّفْسُ، وَیَقْتَدِی بِهِ الْمُؤْمِنُونَ).
* منظور از دنیا : دنیای مذموم است که از طریق حرام به دست آید، یا دنیای حلال پر زرق و برق و تجملاتى است که هدف باشد نه وسیله براى آخرت، که در آن غرق شویم(...إِنَّ الدُّنْیَا...). (شرح نهجالبلاغه آیةالله مکارم شیرازی)
* دنیایی که وسیله کسب آخرت نباشد دشمن آخرت و راهش غیر از راه آن است(...إِنَّ الدُّنْیَا وَالاْخِرَةَ عَدُوَّانِ مُتَفَاوِتَانِ، وَسَبِیلاَنِ مُخْتَلِفَانِ). (شرح نهجالبلاغه آیةالله مکارم شیرازی)
* کسی که حب و تعلق دنیای مذموم را در سینه داشته باشد، از آخرت دور و دشمن میشود و هر کس که تعلق به دنیای مذموم را نداشته باشد اهل آخرت میباشد(فَمَنْ أَحَبَّ الدُّنْیَا وَ تَوَلاَّهَا أَبْغَضَ الاْخِرَةَ وَعَادَاهَا ). (شرح نهجالبلاغه آیةالله مکارم شیرازی)
* در بحارالانوار ج 70 رسول الله@ فرمود:« إِنَّ فِی طَلَبِ الدُّنْیَا إِضْرَاراً بِالاْخِرَةِ وَفِی طَلَبِ الاْخِرَةِ إِضْرَاراً بِالدُّنْیَا فَأَضِرُّوا بِالدُّنْیَا فَإِنَّهَا أَحَقُّ بِالاِضْرَارِ; طلب دنیا به آخرت انسان زیان مى رساند و طلب آخرت به دنیا ضرر مى زند، بنابراین ضرر دنیا را بپذیرید که سزاوارتر به زیان است».
قال امیرالمؤمنین#:« وَ رُئِیَ عَلَیْهِ إِزَارٌ خَلَقٌ مَرْقُوعٌ فَقِیلَ لَهُ فِی ذَلِکَ فَقَالَ: یَخْشَعُ لَهُ الْقَلْبُ، وَتَذِلُّ بِهِ النَّفْسُ، وَیَقْتَدِی بِهِ الْمُؤْمِنُونَ، إِنَّ الدُّنْیَا وَالاْخِرَةَ عَدُوَّانِ مُتَفَاوِتَانِ، وَسَبِیلاَنِ مُخْتَلِفَانِ، فَمَنْ أَحَبَّ الدُّنْیَا وَ تَوَلاَّهَا أَبْغَضَ الاْخِرَةَ وَعَادَاهَا، وَهُمَا بِمَنْزِلَةِ الْمَشْرِقِ وَالْمَغْرِبِ، وَمَاش بَیْنَهُمَا; کُلَّمَا قَرُبَ مِنْ وَاحِد بَعُدَ مِنَ الاْخَرِ، وَهُمَا بَعْدُ ضَرَّتَانِ(حکمت103)؛
لباس کهنه و وصله دارى بر اندام آن حضرت دیدند کسى درباره آن سؤال کرد (که چرا امام# با داشتن امکانات چنین لباسى را براى خود انتخاب کرده است) امام# فرمود: قلب به سبب آن خاضع مىشود و نفس سرکش با آن رام مىگردد و مؤمنان به آن اقتدا مىکنند (و از آن سرمشق مىگیرند) دنیا و آخرت دو دشمن متفاوت و دو راه مختلفاند، لذا کسى که دنیا را دوست بدارد و به آن عشق بورزد آخرت را دشمن مىدارد و با آن عداوت دارد، این دو به منزله مشرق و مغرباند و انسان همچون کسى است که در میان این دو در حرکت است، هر زمان به یکى نزدیک مىشود از دیگرى دور مىگردد و این دو همچون دو همسر یک مردند (که معمولاً با هم رقابت شدید دارند)».
مقدمه:
در عصر خلفا دامنه فتوحات اسلامى به شرق و غرب و شمال و جنوب کشیده شد و غنائم فراوان و اموال خراجى بسیارى نصیب مسلمین شد، این امر آثار زیان بار فراوانى داشت، گروهى به مسابقه در ثروت روى آوردند، امام# براى این که مسلمانان منحرف را به صراط مستقیم باز گرداند زهد خویش را کاملاً آشکار ساخت.
نکتهها:
* آثار سادهزیستی عبارتست از:خضوع قلب و دور شدن تکبر و خودبرتربینى، رام شدن نفس سرکش و وسوسه هاى آن، و سوم این که مؤمنان به آن اقتدا مىکنند و از زندگى پر زرق و برق دور مىشوند(یَخْشَعُ لَهُ الْقَلْبُ، وَتَذِلُّ بِهِ النَّفْسُ، وَیَقْتَدِی بِهِ الْمُؤْمِنُونَ).
* منظور از دنیا : دنیای مذموم است که از طریق حرام به دست آید، یا دنیای حلال پر زرق و برق و تجملاتى است که هدف باشد نه وسیله براى آخرت، که در آن غرق شویم(...إِنَّ الدُّنْیَا...). (شرح نهجالبلاغه آیةالله مکارم شیرازی)
* دنیایی که وسیله کسب آخرت نباشد دشمن آخرت و راهش غیر از راه آن است(...إِنَّ الدُّنْیَا وَالاْخِرَةَ عَدُوَّانِ مُتَفَاوِتَانِ، وَسَبِیلاَنِ مُخْتَلِفَانِ). (شرح نهجالبلاغه آیةالله مکارم شیرازی)
* کسی که حب و تعلق دنیای مذموم را در سینه داشته باشد، از آخرت دور و دشمن میشود و هر کس که تعلق به دنیای مذموم را نداشته باشد اهل آخرت میباشد(فَمَنْ أَحَبَّ الدُّنْیَا وَ تَوَلاَّهَا أَبْغَضَ الاْخِرَةَ وَعَادَاهَا ). (شرح نهجالبلاغه آیةالله مکارم شیرازی)
* در بحارالانوار ج 70 رسول الله@ فرمود:« إِنَّ فِی طَلَبِ الدُّنْیَا إِضْرَاراً بِالاْخِرَةِ وَفِی طَلَبِ الاْخِرَةِ إِضْرَاراً بِالدُّنْیَا فَأَضِرُّوا بِالدُّنْیَا فَإِنَّهَا أَحَقُّ بِالاِضْرَارِ; طلب دنیا به آخرت انسان زیان مى رساند و طلب آخرت به دنیا ضرر مى زند، بنابراین ضرر دنیا را بپذیرید که سزاوارتر به زیان است».