هفته دفاع مقدس گرامی باد

یادداشتی به مناسبت گرامی داشت هفته دفاع مقدس؛ 
جنگی که گنج شد، 
اساساً هرکشوری پایان جنگ ویا هر بحرانی را گرامی می دارد اما در کشور ما شروع جنگ که از تلخ‌ترین روزهای دفاع مقدس است را گرامی می‌داریم.
هفته دفاع مقدس گرامی باد.jpg
2014-09-23 10:00:00

این مطلب به چهار بخش تقسیم شده است: ابتدا وضعیت ایران قبل از جنگ، در بخش دوم وضعیت ایران در شروع جنگ و بخش سوم پایان جنگ و بخش چهارم بعد از جنگ.

وضعیت ایران قبل از شروع جنگ
انقلاب اسلامی که از جهات متعدد با سایر انقلاب ها متفاوت بود و در تعارض مستقیم با قدرتهای سلطه گر قرارداشت و همین تفاوت و تعارض باعث شده بود که غیرقابل پیش بینی باشد و این موضوع موجب نگرانی قدرتهای بزرگ شده بود. لذا ازهمان ابتدا با مقابله ی همه جانبه و جدی آنان مواجه شد و قدرتهای بزرگ برای اینکه کشورهای منطقه را همراه خودکنند، صدور اندیشه های انقلاب اسلامی برای کشورهای منطقه را خطرناک عنوان می کردند و مدعی این بودند که انقلاب اسلامی درصدد سرنگونی حکومتهای آنان است.
امام خمینی(قدس سره) درتشریح صدور انقلاب می فرماید: «این معنی غلط را از صدور انقلاب برداشت نکنند که ما می‌خواهیم کشورگشایی کنیم ما همه کشورهای مسلمین را از خودمان می‌دانیم.
همة کشورها باید در محل خودشان باشند… معنی صدور انقلاب ما این است که همه ملتها بیدار شوند و خودشان را از این گرفتاری که دارند و تحت سلطه‌ای که هستند و از این که همه مخازن آنها دارد به باد می‌رود و خودشان به نحو فقر زندگی می‌کنند، نجات دهند… ما می‌خواهیم این چیزی که در ایران واقع شد، این بیداری و اینکه خودشان را از ابرقدرتها فاصله دادند و دست آنها را از مخازن خود کوتاه کردند، این در همه ملتها و در همة دولت‌ها واقع بشود، آرزوی ما این است.»
دراین دوره کشور با بحران و چالشهای فراوانی روبرور بود. از لحاظ سیاسی، اقتصادی و فرهنگی. که این فشارها عمدتاٌ از سوی قدرت های بزرگ و کشورهای منطقه ای به ایران تحمیل می شد. تا شاید بتوانند ایران را به پای میز مذاکره بکشانند.
در درون ایران گروه های سیاسی اعم از منافقین، ملی مذهبی ها، لیبرال ها و جریان های سیاسی دیگر که فکر می کردند بدون حمایت قدرتهای بزرگ نمی شود کشور را اداره کرد، با ایجاد غائله گنبد، کردستان، ترور شخصیت ها و آدم های موثر انقلاب اسلامی با تلاش در حذف نیروهای انقلابی و وفادار به حضرت امام خمینی^ خواهان به دست گرفتن حکومت و جدائی دین از سیاست بودند که تمامی این جریانها وابسته به حمایتهای قدرتهای سلطه گر بود.
در حالی که حضرت امام خمینی ^ تاکید بر پیوستگی دین وسیاست داشت. چرا که اندیشه دینی باعث استقلال و عزت بود؛ درحالی که جدایی دین ازسیاست باعث همان وابستگی های دوران طاغوت می شد. اتقافات دیگری هم دراین دوره رخ می دهد. تلاش برای کودتا توسط عوامل نظامی وابسته به خارج «کودتای نوژه» و عملیات مستقیم نظامی (حمله به طبس) توسط آمریکا صورت گرفت.
مشکلات اقتصادی ایران در سالهای ۵۸ و ۵۹ کمتر از مشکلات سیاسی نبود، در سالهای قبل از پیروزی به دلیل اعتصابات انجام گرفته در بخشهای اقتصادی کشور به ویژه در شرکت نفت که اقتصاد ایران به فروش آن بستگی داشت، عملاً اقتصاد کشور فلج شده بود، تقریباً تمامی بنگاه های تجاری و کارخانجات به علت وابستگی به خارج و بلوکه شدن دارائی‌های ایران در بانکهای آمریکا و تحریم اقتصادی ایران از سوی آمریکا تعطیل بودند. اگرچه بعد از پیروزی انقلاب اسلامی، به فرمان امام راحل^ کارگران و کارمندان فعالیت خود را از نو آغاز کردند؛ لکن به دلیل عدم انسجام سیاسی در داخل و تحریک گروهک های وابسته، حرکت اقتصادی شکل مناسبی نداشت و کشور شدیداً در رکود اقتصادی به سر می برد.
از لحاظ فرهنگی هم دجار بحران بودیم زیرا درگذشته تقریباً فرهنگ غربی بر کشور حاکم بود.«متاسفانه هنوز آن نوع فرهنگ درجامعه ما جاری است» ولیکن بعد از پیروزی انقلاب اسلامی در حال گذر وتطبیق خود با جامعه بود. که خود این دوگانگی فرهنگ تأثیر بسزایی در مراحل مختلف انقلاب ودفاع مقدس داشت.
شروع جنگ و اوضاع نظامی ایران
اوضاع نظامی ایران در سالهای ۵۸ و ۵۹ به مراتب بدتر از اوضاع سیاسی و اقتصادی بوده است. ارتش جمهوری اسلامی بعد از پیروزی انقلاب اسلامی در ۲۲ بهمن سال ۵۷ دچار تحولات عمده‌ای گردید. زیرا ساختار ارتش متناسب با منافع شاه و اولویت‌های سیاسی آمریکا در منطقه بوده است و با آن ساختار نمی‌توانست در خدمت اهداف انقلاب اسلامی قرار گیرد. حضرت امام خمینی^ ضمن تأکید بر حفظ انسجام ارتش، فرصت لازم را در اختیار این نیرو قرار داد تا ساختار جدید خود را بر مبنای معیارهای ارتش مکتبی توسعه دهد، اما به دلیل اینکه سازمان و ارتش جمهوری اسلامی ایران پس از قطع وابستگی ها و خروج کارشناسان نظامی و فرار فرماندهان نظامی به خارج از کشور که عمدة فنون و تخصص‌های نظامی را در اختیار داشتند؛ چیزی جز ارتشی ضعیف برجا نمانده بود.
از طرفی تصفیه امرای خائن و سرسپرده بخصوص بعد از کودتا نوژه و اقدامات دولت بازرگان مبنی بر کاهش نیروهای ارتش، به طوری که در تاریخ 58/2/9 اعلام داشت که ایران به ارتش ۵۰۰ هزار نفری نیازی ندارد و تعداد ارتشیان کاهش خواهد یافت و از سوی دیگرکاهش مدت خدمت سربازی از ۲۴ ماه به ۱۲ ماه و اعزام کادرهای ارتش به محلهای سکونت و زادگاه خود و در اقدامی مشکوک لغو قراردادهای نظامی، از قبیل لغو قرارداد خرید شش فروند زیردریایی از آلمان و لغو قراردادهای نظامی آمریکا، در مجموع موجب کاهش توان نظامی و عدم امکان توسعة طرحهای ساختاری ارتش شده بود.
از دیگر اقدامات دولت بازرگان که سازمان ارتش را دچار تزلزل کرد، شعار انحلال ارتش از سوی گروهک های مخالف هماهنگ با سیاست کاهش توان دفاعی ارتش از سوی لیبرالها بود. این موضوعات باعث نوعی از هم گسیختگی در مجوعه ارتش بوجود آورد و به دلیل شرایط خاص انقلاب اسلامی و سر کار بودن افرادی نظیر بنی صدر و بازرگان، مرحله دگرگونی و عبور ارتش از ارتش شاهنشاهی به ارتش اسلام به کندی پیش می رفت ولی بعدها با حذف بنی صدر و حاکمیت نیروهای خط امام بر ارتش، این تحول با سرعت زیادتر انجام شد. «طارق عزیز وزیر وقت امور خارجه عراق، سه ماه قبل از حمله طی تحلیلی از اوضاع ایران می‌نویسد: امروز ارتش ایران از هم پاشیده شده است».
از طرفی، یکسال مانده به پیروزی انقلاب اسلامی با شدت گرفتن اعتراض های مردم و تظاهرات میلیونی آنها، شاه فرصت خرید و وارد کردن سلاح های سنگین را نداشت و تنها سلاح هایی که در این مدت وارد کشور می شد، ابزار شکنجه و سلاح های سبکی بود که بر علیه مردم به کار گرفته می شد و تا دو سال و هفت ماه پس از انقلاب نیز، امکان ارتقاء نیروهای مسلح و تسلیحات خود را نداشت و درگیر جنگ های داخلی بود.
سپاه نیز به طور دائم درگیر با ضد انقلاب بود و فرصت برپایی تشکیلات و سازمانی که بتواند جلوی تهاجمی نظیر حمله عراق را بگیرد، پیدا نکرده بود و همچنین در همین شروع جنگ جریان های حاکم بر کشور (گروه های لیبرال) بیشتر درصدد تضعیف سپاه بودند تا تقویت، چون سپاه وفادار به امام ^ و نظام جمهوری اسلامی بود.
وضعیت بسیج هم مبهم بود، با وجود این که سپاه پاسداران تشکیلات بسیج را سازماندهی کرده بود تا مدت ها این کشمکش وجود داشته که بسیج وابسته به سپاه باشد یا نباشد.
در مقابل، عراق با کمک 36 کشور با سرعت و بدون هیچ محدودیتی ارتشی قدرتمند آماده کرده بود و گذشته از برتری عراق در تعداد سلاح های موجود، آنها از نظر کیفیت سلاح ها نیز از ایران برتر بودند؛ به عنوان مثال علاوه بر آمریکا، فرانسه هواپیماهای فوق مدرن سوپر اتاندارد خود را به عراقی ها اجاره داده بود؛ یا روسیه انواع هواپیماهای ساخت روز خود مثل میگ و سوخو را بدون کمترین محدودیت در اختیار عراق قرار می داد. اما ایران چون در محاصره نظامی دنیا بود، امکان خرید هواپیماهای جدید و مدرن را نداشت.
در مورد نیروی انسانی هم با توجه به اینکه جمعیت کشور عراق کمتر از نصف جمعیت ایران بود در طول جنگ این کشور همواره از نیروی انسانی بیشتری برخوردار بود. این برتری عراق دو دلیل داشت: یکی اینکه صرف نظر از سربازان عراقی، سربازان کشورهای دیگر عربی هم در کنار ارتش عراق علیه ایران می جنگیدند. از طرف دیگر حضور در جبهه های جنگ در ایران داوطلبانه بود، یعنی اجباری در اینکه حتماً همه جوانان در جبهه ها حاضر شوند، نبود؛ غیر از سال آخر جنگ که اعزام به دوره سربازی و حضور 20% از کارکنان واجد شرایط جسمانی ادارات دولتی در جنگ اجباری شد.
با این شرایط، رژیم بعثی عراق با اطلاع کامل از وضعیت نظامی، سیاسی و اقتصادی ایران در ۳۱ شهریور ۱۳۵۹ با تصمیم و طرح قبلی و با هدف برانداختن نظام نوپای جمهوری اسلامی، جنگی تمام عیار را علیه ایران اسلامی آغاز کرد. صدام حسین رییس جمهور عراق با ظاهر شدن در برابر دوربین‌های تلویزیون عراق با پاره کردن قرارداد ۱۹۷۵ الجزایر، آغاز تجاوز رژیم بعثی به خاک ایران را اعلام کرد.
آمریکا برای به سازش کشاندن جمهوری اسلامی و در نهایت تسلیم آن‌ها حمایت پنهان و آشکار خود را در کلیه زمینه‌های سیاسی، نظامی‌، ‌اقتصادی و ... از رژیم بعثی عراق به اجرا گذاشت. از سوی دیگر نیز ابرقدرت دیگر جهان‌ یعنی شوروی که متحد عراق محسوب می‌شد، خصومتش را با نظام اسلامی که شعار نه شرقی و نه غربی را سرلوحه کار خود قرار داده بود و در جریان اشغال افغانستان توسط شوروی، این تجاوز را محکوم کرده بود، بیش از پیش نمود. ارتش عراق که بر اساس محاسبات خود از وضعیت داخلی و خارجی ایران، فتح یک هفته‌ای تهران را در سر می‌پرورانید، در روزهای نخست تجاوز، بدون مانعی جدی در مرزها تا دروازه‌های اهواز و خرمشهر پیش تاخت.
جنگی نابرابر در شرایطی به ایران اسلامی تحمیل شد که از جانب استکبار جهانی بویژه آمریکا تحت فشار شدیدی قرار داشت و در داخل کشور نیز جناح ‌های وابسته به غرب و شرق، با ایجاد هیاهوی تبلیغاتی و ایجاد درگیری‌های نظامی در صدد تضعیف نظام بودند.
امام خمینی(قدس سره) در مورخه ۳۱ شهریور ۱۳۵۹، در پیامی به مناسبت باز شدن مدارس درباره ی آغاز جنگ تحمیلی فرمودند: «این جنگ، جنگ با اسلام است، به هواداری کفر و یک همچنین جنگی برخلاف رضای خداست. و خدای تبارک و تعالی نخواهد بخشید بر این کسانی که بر ضد اسلام قیام کنند به واسطه ی همراهی با کفر.» همچنین امام قدس سره اولین فرمان خود را درباره جنگ در تاریخ 59/7/1، صادر فرمودند.
در این میان، به دلیل حضور نیروهای لیبرال در رأس امور، از جمله وجود بنی صدر به عنوان ریاست جمهوی، تحریمی داخلی علیه مدافعان انقلاب، صورت گرفت و به شدت از حضور سپاه و نیروهای مردمی در جنگ جلوگیری می کرد و همواره ادعا می کرد که این ها دخالت غیرتخصصی در امور جنگ است و همین امر باعث شد که عراق موفق به تصرف شهرهای مرزی از شمالی ترین نقطه تا سرانجام خرمشهرگردید.
سرانجام حضرت امام خمینی(قدس سره) با توجه به موضع منفی بنی صدر در قبال رزمندگان ارتش اسلام وی را در تاریخ 60/3/21 از فرماندهی نیروهای مسلح عزل و بلافاصله مجلس عدم کفایت وی را تصویب کرد.
وقتی امام خمینی ^ در مقام فرماندهی کل قوا بر لزوم شکسته شدن حصر آبادان تأکید کردند، ماشین پیشروی ایران در مسیر بازپس‌گیری مناطق اشغالی شروع به حرکت کرد.
پس از عملیات ثامن‌الائمه که به محاصره آبادان پایان داد، در عملیات طریق‌القدس رزمندگان اسلام، بستان را آزاد کردند. دهلاویه ، غرب شوش و دزفول در عملیات بزرگ فتح‌المبین آزاد شد و در نقطه اوج پیروزی‌ها در عملیات بیت‌المقدس خرمشهر نیز آزاد گشت. همه این عملیات‌ها به صورت مشترک و هماهنگ میان نیروهای ارتش و سپاه اعم از زمینی و هوایی اجرا می‌شد.
پایان جنگ
جنگ هشت ساله که با تحریک و حمایت همه جانبه استکبار جهانی، توسط رژیم بعثی عراق بر مردم ایران تحمیل شد، تنها محدود به خطوط مقدم جبهه ها نبود، بلکه تمام سرزمین اسلامی ما اعم از شهرها و روستاها را در برگرفت.
تجاوز عراق به ایران که در۳۱ شهریور ۱۳۵۹(سپتامبر ۱۹۸۰)، آغاز شد و به مدت ۸ سال ادامه یافت، طولانی ترین و بی سابقه ترین جنگ متعارف قرن حاضر به شمار می رود، چرا که جنگ جهانی اول و دوم مدتی کمتر از هشت سال ادامه یافتند و جنگ های دیگر، مانند جنگ ویتنام شمالی و جنوبی نیز به عنوان یک جنگ متعارف همانند جنگ ایران و عراق شناخته نشده است. تاریخ از هشت سال جنگ برای ایران، شرف و آزادگی و مقاومت و ایمان به خدا را در صفحات خود ثبت کرد، اما از متجاوز و متحدان او که طی هشت سال او را یاری و تشویق کردند، جز به زشتی یاد نخواهد کرد.
امام خمینی قدس سره فرمودند: «هر روز ما در جنگ برکاتی داشته‌ایم که در همه صحنه‌ها از آن بهره جسته‌ایم. ما انقلابمان را در جنگ به جهان صادر نموده‌ایم ما مظلومیت خویش و ستم متجاوزان را در جنگ ثابت نموده‌ایم. ما در جنگ پرده از چهره تزویر جهان‌خواران کنار زده‌ایم. ما در جنگ دوستان و دشمنانمان را شناخته‌ایم. ما در جنگ به این نتیجه رسیدیم که باید روی پای خودمان بایستیم. ما در جنگ ابهت دو ابرقدرت شرق و غرب را شکستیم. ما در جنگ ریشه‌های انقلاب پربار اسلامی‌مان را محکم کردیم. ما در جنگ حس برادری و وطن‌دوستی را در نهاد یکایک مردم مان باور کردیم. ما در جنگ به مردم جهان و خصوصا مردم منطقه نشان دادیم که علیه تمامی قدرت‌ها و ابرقدرت‌ها می‌توان سالیان سال دفاع کرد.» (منشور روحانیت – اسفند ۶۷)
دفاع مقدس در آینه آمار
آمار ادوات و نیروی نظامی
آمار تسلیحاتی و نیروی نظامی دو کشور در آخر جنگ بیانگر بخشی از این نابرابری تسلیحاتی و نیروی نظامی دو کشور است.
هواپیمای جنگی: موجودی ایران: 200 فروند؛ موجودی عراق: 610 فروند + 90 فروند هواپیمای آمریکایی و اروپایی که در ناوهای این کشورها در خلیج فارس بودند.
هلی کوپتر (بالگرد): موجودی ایران: 300 فروند؛ موجودی عراق: 325 فروند+تعدادی بالگرد که درناوهای کشورهای غربی درخلیج فارس بود.
تانک و خودروی زرهی: موجودی ایران: 1050 دستگاه؛ موجودی عراق: 6230 دستگاه.
توپخانه دور برد: موجودی ایران: 600 دستگاه؛ موجودی عراق: 3900 دستگاه.
نیروی نظامی: موجودی ایران: 655000 نفر؛ موجودی عراق: 800000 نفر.
خسارت عراق
1. هواپیما: 238 فروند
2. هلی کوپتر (بالگرد) 91 فروند
3. زرهی 7360 دستگاه
4. توپخانه 965 قبضه
5. نیروی انسانی 410000 نفر.
شهدا
تعداد کل شهدای رزمندگان اسلام در جنگ تحمیلی عراق بر ایران، طی آخرین آمار 188015 (صد و هشتاد و هشت هزار و پانزده) نفر اعلام شده است.
در جنگ تحمیلی ۱۷۲۰۵۶ نفر در جبهه ها و ۱۵۹۵۹ نفر در بمباران شهرها به شهادت رسیدند.
در بین شهدای دفاع مقدس: شهدای معلم سه هزار و هفتصد و بیست و هشت نفر؛ شهدای دانش آموز سی و شش هزار و صد و شصت و هفت نفر؛ شهدای روحانی دو هزارو هفتصد و پنجاه و هفت نفر؛ شهدای ارتش چهل و هشت هزار نفر؛ شهدای بسیجی هشتاد و پنج هزار و دویست و بیست و دو نفر بوده اند.
شهدای اقلیت های دینی: هشتاد و هشت نفر مسیحی؛ شانزده نفر کلیمی؛ و نه نفر زرتشتی بودند.
میانگین سن شهدا، ۲۲ سال بوده است.
۴۴% از شهدا دارای میانگین سنی بین ۱۶ تا ۲۰ سال بوده اند.
۷۱% از شهدا مجرد بوده اند.
تقریبا بیست هزار تن از شهدا از اسماء "الله"، چهل و پنج هزار تن "محمد"، سی هزار تن "علی"، بیست هزار تن "رضا"، سیزده هزار تن "حسین"، پنج هزار و چهارصد تن "اکبر"، و سه هزار و پانصد تن "اصغر" برخوردار بوده اند.
در طول ۸ سال دفاع مقدس ۲۲۸۰۸ نفر امدادگر و ۲۲۷۶ نفر پزشک زن به جبهه ها اعزام شدند. در فهرست شهدای جنگ تحمیلی، نام چهار هزار و سیصد و شصت و سه نفر شهیده زن به چشم می خورد که بیشتر آنها در بمباران و موشک باران شهرها به شهادت رسیدند.
جانبازان
در طول هشت سال دفاع مقدس، سیصد و بیست هزار نفر از رزمندگان اسلام جانباز شدند.
در حال حاضر صد هزار جانباز شیمیایی در کشور وجود دارد. حدود هشت هزار جانباز نیز در شرایط بحرانی می باشند.
در حال حاضر در کشور بیش از پنج هزار زن جانباز وجود دارد که از این میان سه هزار نفر بالای 25% جانبازی دارند.
آزادگان
در طول هشت سال دفاع مقدس حدود چهل و پنج هزار نفر از رزمندگان اسلام به اسارت نیروهای عراقی در آمدند که مردم به آنها لقب آزادگان دادند.
مفقودالاثر
در طول هشت سال دفاع مقدس حدود بیست و پنج هزار نفر مفقودالاثر شدند که تا کنون پیکر مطهر نزدیک به بیست هزار تن از آنها در عملیات های متعدد تفحص پیدا شده است.
عملیات
رزمندگان اسلام در طول هشت سال دفاع مقدس، بیش از 200 عملیات بزرگ و کوچک انجام دادند؛ یعنی هر دو هفته یک عملیات. بخشی از این عملیات برای بیرون راندن متجاوزان از خاک ایران بود و تا بهار سال 1361 به طول انجامید و در خرداد ماه سال 1361 با بازپس گیری خرمشهر قسمت عمده مناطق اشغال شده ایران آزاد شد و فقط چند منطقه در مرزهای غربی در اختیار ارتش عراق ماند.
پس از این، نیروهای ایران وارد خاک عراق شدند و به دلایل زیر به تعقیب متجاوزین پرداختند:
1. عراقی ها از این مناطق با موشک و سلاح های دوربرد شهرهای مرزی ایران را مورد هدف قرار می دادند و روزانه تعداد زیادی از هموطنان ما را به شهادت می رساندند.
2. هنوز چند شهر ایران در قسمت غربی مثل نفت شهر، مهران و... در اشغال عراق بود.
3. تجربه نشان می داد صدام وقتی ضعیف است و توان حمله و اشغال شهرهای ایران را ندارد، صلح دوست می شود و ادعای صلح و آشتی می کند اما وقتی قدرتمند می شود تنها فکری که دارد حمله، ویرانی و کشتار است. به همین جهت برای بازداشتن صدام از حمله دوباره و اشغال شهرهای ایران، رزمندگان اسلام بخش هایی از خاک عراق را از سلطه صدام آزاد کردند که مردم آن شهرها با نقل و شیرینی از آنها استقبال نمودند.
4. دلیل دیگر، میلیاردها تومان خساراتی بود که عراق به مردم و اقتصاد کشورمان وارد کرده بود و باید حاکمان عراق این خسارات را پرداخت می کردند.
5. مهمتر از همه اگر رزمندگان ایران از مرزهای بین المللی گذر نمی کردند و در آنجا از کشور دفاع می کردند، علاوه بر مشکلات ذکر شده، زورمندان جهان که سازمان ملل متحد درسلطه آنهاست، هیچگاه اجازه نمی دادند قطعنامه ای تصویب شود که متجاوز بودن عراق را اعلام و با این کار زمینه ادعای خسارت از سوی ایران فراهم شود.
پس رزمندگان ما با ورود به خاک عراق هم فرصت سازماندهی و حمله را از عراقی ها گرفتند، هم شرایط را برای رسیدن کشورمان به حقوق خود مساعد کردند.
جنایات جنگی عراق
1 . حمله شیمیایی؛ عراق در طول جنگ ۳۵۰۰‬ بار به ایران حمله شیمیایی کرد که ‪ ۳۰‬مورد از آنها در مناطق مسکونی بوده است. نخستین نقطه جغرافیایی ایران که قربانی سلاح های شیمیایی عراق شد، منطقه ای بین هلاله و نی خزر در‪ ۵۰‬کیلومتری غرب ایلام بوده است.
ایران با بیش از صدهزار قربانی ناشی از جنگ شیمیایی عراق بر ضد ایران در طول هشت سال جنگ تحمیلی، یکی از بزرگ ترین قربانیان سلاح های کشتار جمعی می باشد. بر اساس گزارش های بنیاد شهید ایران، تخمین رسمی شهروندان غیرنظامی که به سلاح های شیمیایی آلوده شده اند و کودکانی که بر اثر آن آلوده شده اند را در بر ندارد. بسیاری از آنان به بیماریهای خونی، ریه و پوستی مبتلا شده اند.
بمباران شیمیایی شهر سردشت توسط عراق در ۷ تیر ۱۳۶۶ فجیع ترین تهاجم از این نوع بود که سبب کشته و مجروح شدن عده بسیاری از مردم غیرنظامی شد. جمهوری اسلامی ایران شهر سردشت را نخستین شهر قربانی جنگ افزارهای شیمیایی در جهان بعد از بمباران هسته ای هیروشیما نامید. وحشیانه ترین مورد استفاده در اسفند ۱۳۶۶، در حلبچه بوده است که وسیع ترین مورد استفاده از جنگ افزارهای شیمیایی از زمان جنگ جهانی اول تاکنون به شمار می رود؛ که حداقل ۵۰۰۰ تن از مردم کُرد و مسلمان این شهر را کشته و ۷۰۰۰ تَن دیگر را مجروح کرد.
طارق عزیز معاون نخست وزیر و وزیر امور خارجه عراق درسال۱۹۸۶ درجریان سفر رسمی سه روزه خود به برزیل اعتراف کرده بود که عراق درجنگ علیه ایران بارها و در موارد مختلف از سلاح های شیمیایی استفاده کرده است.
2. حمله به مناطق مسکونی و کشتار غیر نظامیان؛ حمله عراق به مناطق مسکونی و غیر نظامی از روز سوم جنگ شروع شد. مردم اهواز در ۲ مهر ۱۳۵۹ شاهد بمباران خانه هایشان توسط میگ های عراقی بودند. اهالی دزفول نیز که در طول جنگ بارها شاهد بمباران و موشک باران شهرشان بودند، اولین بار در تاریخ ۱۶ مهر ۱۳۵۹ مورد هجوم ۴ فروند میگ عراقی واقع شدند. در این حمله ۷۰ نفر ساکنان شهر شهید و ۳۰۰ نفر زخمی و خسارات فراوانی به تاسیسات شهری وارد شد.
در کنار بمباران هوایی، حملات موشکی نیز آغاز شد. موشک های زمین به زمین (SCUDB) و (FRAG) تلفات جانی سنگینی برجای گذاشت. نیروهای نظامی ایران تا تاریخ ۱۳۶۳/۳/۱۰ از بمباران مناطق مسکونی عراق خودداری کردند؛ ولی متعاقب صدور اعلامیه ارتش عراق در تاریخ مذکور مبنی بر تهدید رسمی ساکنان شهرهای مرکزی ایران به بمباران، ارتش ایران نیز در سطح محدود شروع به اقدام متقابل کرد. بلافاصله بعد از اقدام ارتش ایران، سازمان ملل متحد طی پیامی از طرفین خواست تا از حمله به مناطق مسکونی جبهه مقابل خودداری کنند! به این ترتیب توافق ۱۲ ژوئن ۱۹۸۴(63/3/22) بین دول درگیر جنگ شکل گرفت.
به دنبال این توافق بنابر تقاضای دبیرکل از شورای امنیت، هیاتهای ناظر آن سازمان جهت نظارت بر اجرای مفاد این توافق در تهران و بغداد مستقر شدند. رژیم عراق چند روز بعد در اعلامیه ای بیان کرد: "عراق در صورتی از حمله به شهرها و مناطق مسکونی خودداری خواهد کرد که مناطق مزبور مرکز تجمع نیروهای نظامی نباشد"! به این ترتیب عراق با نقض آتش بس به بهانه های واهی، مجدداً شروع به نقض توافقنامه ۱۲ ژوئن کرد.
3. حمله به هواپیماهای مسافربری؛ در طول جنگ، عراق چندین مرتبه به هواپیماهای مسافربری ایران و کشورهای دارای روابط دیپلماتیک با این کشور حمله کرد، از جمله:
۴ می ۱۹۸۲، حمله جت نیروی هوایی عراق به هواپیمای بن یحیی، وزیر وقت امور خارجه الجزایر، بعد از ورود هواپیمایش به داخل مرزهای ایران. این حمله به انهدام هواپیمای حامل وزیر امور خارجه الجزایر و کشته شدن او و هیئت همراه انجامید.
۲۰ فوریه ۱۹۸۶، انهدام یک فروند هواپیمای مسافربری تهران به اهواز در حال پرواز. در این حمله همه مسافران کشته شدند.
۱۵ اکتبر ۱۹۸۶، در حمله هوایی به فرودگاه شیراز، یک هواپیمای مسافربری در روی باند هدف بمباران قرار گرفت. در این حمله ۳۰ مسافر هواپیما جان خود را از دست دادند.
۳ ژوئیه ۱۹۸۸، ناو یو اس اس وینسنس آمریکا هواپیمای ایرباس آ۳۰۰ مسافربری ایران را مورد اصابت دو فروند موشک قرار داد و منهدم کرد. در این حادثه ۲۹۰ نفر مسافر جان خود را از دست دادند.
بعد از جنگ
جنگ با تمام فراز و فرودهای فراوانی که در طول هشت سال دفاع مقدس داشت، به آتش بس ختم شد. این دفاع مقدس از شروع تهاجم دشمن تا مقاومت و تنبه متجاوز های در طول هشت سال، بیش از ۹۰ عملیات کوچک وبزرگ را در خود جای داده است؛ تلخی ها وشیرینی های بسیاری را در یادها زنده می کند.
هر چند شروع جنگ تلخ بود. اما این تلخی، شیرینی را به این مردم هدیه داد، که در حالت عادی برای رسیدن به آنها باید قرنها تلاش کرد.
برپایه فرمایش حضرت امام خمینی قدس سره که فرمودند: «جنگ تا پایان رفع فتنه»؛ بنابراین ما نمی توانیم پایانی برای جنگ (دفاع مقدس)تصور کنیم.امام فرمودند: «جنگ نعمت است.»
و در قسمتی دیگر از سخنان خود خطاب به رزمندگان می فرماید: «فرزندان انقلابی ام، ای کسانی که لحظه ای حاضر نیستید که از غرور مقدستان دست بردارید، شما بدانید که لحظه لحظه عمر من در راه عشق مقدس خدمت به شما می گذرد. می دانم که به شما سخت می گذرد، ولی مگر به پدر پیر شما سخت نمی گذرد؟ می دانم که شهادت شیرینتر از عسل در پیش شماست، مگر برای این خادم تان اینگونه نیست؟ ولی تحمل کنید که خدا با صابران است.» در حالی که شروع جنگ و ادامه آن را نعمت تلقی کردند.
رزمندگانی که در طول دفاع مقدس حضور داشتند، به غیر تکلیف شرعی و احساس مسئولیتی که نسبت به دفاع مقدس داشتند، بعد از رضای خدا، دوست داشتند رهبر و مولای آنها پایان دفاع مقدس را شیرین تلقی کرده تا آنها به این شیرینی افتخار کنند.
آثار این برکت و نعمت شیرینی آن، همان آغاز جنگ(دفاع مقدس) است نه با پذیرش قعطنامه؛ چرا که علی رغم پیروزی قاطع رزمندگان اسلام (جمهوری اسلامی ایران) این پیروزی به ذائقه رزمندگان اسلام و ملت ایران خوش و شیرین نیامد. زیرا حضرت امام خمینی^ پذیرش قعطنامه را به جام زهر و تلختر از آن تعبیر کردند.
درضمن دفاع مقدس نه درجنگ بلکه درتمام عرصه های درون انقلاب خود را نشان داد؛ حتی در عرصه های امروز کشور خودنمایی می کند.
حتی حضرت امام^ 67/12/3 هفت ماه بعد از پذیرش قطعنامه درجمع طلاب می فرمایند: «جنگ ما جنگ حق وباطل بود. وتمام شدنی نیست، جنگ ما جنگ فقر و غنا بود؛ جنگ ما جنگ ایمان و رذالت بود و این جنگ از آدم تا ختم زندگی وجود دارد.»
آیا با بیان این گفتار می شود پایانی برای دفاع مقدس را تصور کرد؟ که برآن اساس بزرگ داشتی گرفت؟
دلایل پیروزی ایران
ما مدعی هستیم که به دلایل مختلف، متقن و محکمه پسند، در سطح راهبردی و راهبری پیروز مطلق جنگ بوده ایم:
اول اینکه اجازه ندادیم که دشمن به اهدافش دست یابد. آیا نام این را نمی توان پیروزی گذاشت؟
دوم این که در سازمان ملل متحد، عراق به عنوان متجاوز و آغاز گر جنگ شناخته شد. اهمیت این موضوع یعنی متجاوز بودن عراق چنان مهم است که یکی از شروط اساسی ایران جهت رسیدن به صلحی پایدار در منطقه از همان اوائل جنگ بوده است. در ملاقاتی که حبیب شطی با امام^ داشت و از ایشان می خواهند که جنگ را تمام کند، امام می فرمایند شما از این در که بیرون رفتید، اعلام کنید که عراق متجاوز است، ما جنگ را تمام می کنیم؛ اما آنها حاضر نبودند که عراق را به عنوان متجاوز معرفی کنند.
سومین دلیل پیروزی ایران، نامه هایی است که صدام حسین برای آقای هاشمی رفسنجانی رئیس جمهور وقت نوشت و در آن قید کرد "اکنون همان چیزی که شما خواستید" محقق شده و در حقیقت این سه دلیل کافی است که ما در سطح راهبردی و راهبری جنگ پیروز مطلق در دفاع مقدس باشیم.
چهارمین دلیل در سطح عملیات نیز با توجه به منطقه جنگ که ارائه شد، باید اذعان کرد که درصد قابل قبولی از پیروزی را نصیب خود کرده ایم و اگر بخواهیم گروه بندی کنیم 70% عملیات های ما با پیروزی توأم بوده و به اهداف خود رسیده است و 20% عملیات های ما پیروزی نسبی کسب کرده که کمتر از حد انتظار بوده است و 10% عملیات های ما همانند والفجر مقدماتی و کربلای 4 و همچنین قادر، با شکست مواجه شده است.
پنجم: در سطح تاکتیک نیز موفقیت های فراوان داشته و همچنین اشتباهاتی نیز داشته ایم که با وضعیت هر مقطع از دفاع مقدس و شرایط حاکم بر ایران و عراق توأماً همراه بوده است. اگر چه در مسائل تاکتیکی اشتباهاتی داشته ایم، اما ما در شرایط انقلاب بوده ایم و آمادگی لازم جنگی نداشته ایم. ما جوان و کم تجربه بودیم و دانشگاه و دانشکده جنگ ندیده بودیم و حتی موجودیت ارتش نیز، یعنی حزب اللهی های ارتش همانند شهید والا مقام صیاد شیرازی و امیران حسنی سعدی، لطفی، سلیمانجاه، قویدل، مفید در دوران شاهنشاهی کمترین نقشی در ارتش نداشتند؛ سپاه نیز به همین وضعیت و شاید هم نامناسب تر دچار بود. شهید باقری، بقایی، دقایقی، همت و همچنین رضایی، صفوی، جعفری، علایی، غلامپور، با چه تجربه ای وارد دفاع مقدس شده اند؟!
با این همه مسائل در یک منظومة کل نگر، توانستیم حزب بعث را کاملاً مرعوب نماییم و الان با افزایش قدرت بازدارندگی چتر امنیتی را درست کنیم که احدی امروز نمی تواند خیال حمله به کشور ما را در سر بپروراند. آیا می توان تصور کرد که استکبار جهانی از تجهیزات ما می ترسد؟! یا ارتش و سپاه از نظر تجهیزات و نیروی انسانی بیشتر از عراق توان داشت و دارد؟! این طور نیست؛ آمار و ارقام می گویند که ارتش عراق در تمام مراحل و مقاطع جنگ، برتری بالایی از نظر تجهیزات و امکانات و نیروی انسانی برخوردار بوده است؛ و حمایت های سیاسی و اقتصادی و نظامی از ارتش حزب بعث عراق، هیچ گونه محدودیتی نداشت.
سالی که آمریکا به عراق حمله کرد. ارتش بعث عراق در سال آخر تجاوز و در تجاوز مجدد به ایران، نزدیک به 3 ، 4 برابر جمهوری اسلامی تجهیزات داشت. الان هم استکبار جهانی از توانایی ها و تجهیزات ما با خبر است، ولی علت این که به ما تعرض نمی کند تنها به این دلیل است که در مورد ما نمی تواند پیش بینی کند که عاقبت جنگ چه خواهد شد؛ و این درسی بوده است که آنها از دفاع مقدس گرفته اند.
«هدف از نامگذاری روزها و هفته‌های خاص، بزرگداشت ارزش‌ها و شناسایی پیوندهای دینی، ملی، فرهنگی، علمی، سیاسی، اقتصادی و اجتماعی در جامعه است که منجر به نوعی همکاری عمومی می‌شود.» ولی آغاز آن را چرا؟ می شود به عنوان اولین گام برای دفاع از هرچه که بدست آورده ای جشن گرفت.
به قول شهید چمران وقتی شیپور جنگ نواخته می شود مرد از نامرد مشخص می شود.
نام گذاری هفته اول شروع رسمی جنگ تحمیلی عراق علیه ایران یعنی از ۳۱شهریورلغایت۶ مهرماه به نام هفته دفاع مقدس به دلایل ذیل بهترین زمان می باشد و از چند منظر قابل توجه است: 
۱-اطاعت و فرمان پذیری از یک مجتهد دینی تحت عنوان ولایت مطلقه فقیه.
۲-ایجاد فضای امن بر اجرائی شدن شعارهای انقلاب در عرصه های داخلی وخارجی کشور
۳-ثبیت انقلاب اسلامی و فراهم شدن زمینه های صدور آن.
۴-پالایش عناصر ضد انقلاب از عناصر انقلابی.
۵-ظهور و رشد روحیه استقامت، وحدت و پایداری در تمام سطوح جامعه ایرانی.
۶-اعتماد به جوانان و ظهور نخبگان جدید در اداره جنگ، درتمامی سطوح.
۷-رشد مهندسی دفاعی در قالب جهاد.
حضرت امام رحمت الله علیه می فرمائید لازم است ملت شریف ایران عموما وخصوصا دولتمردان وگویندگان ونویسندگان وشاعران وهنرمندان ازاین قشرهای فداکار هریک به سهم خود قدردانی نمایند و مراحل مختلف پیروزی این حماسه آفرینان را با گفتار و نوشتار وکردار خود در معرض نمایش گذارند و در محافل «هفته جنگ» فواید ونتایج وپیامدهای آن را برشمارند، و روح شجاع این رزمندگان بزرگ را هرچه بیشتر تقویت کنند. این نگاه حضرت امام به هفته دفاع مقدس است.
پی نوشت ها:
1- صحیفه نور – مجموعه رهنمود های امام خمینی قدس سره – بهمن ماه 1362 – جلد 13 – ص 94.
2- کتاب زنگ تاریخ تألیف علی اکبر رئیسی.
3- آمار شهدا، جانبازان، آزادگان و مفقودالاثرها در این نوشته، به استناد "کتابک مقاومت" می باشد که به کوشش محمد حسین قاسمی و همکاری اداره کل حفظ آثار و نشر ارزش های دفاع مقدس استان قم نوشته شده است.
4- ویکی پدیا.
5- پژوهشگاه علوم ومعارف دفاع مقدس.
-------------------------------------------
برگرفته شده از سایت ساجد و نشریه معارف
نهاد مقام معظم رهبری در دانشگاه ها / شماره 87

    بیان دیدگاه